خلاصه نظرات مخلتف
با توجه به مطالب گذشته روشن شد نظرات مختلف عالمان و مفسّران اسلامی در مورد آیه «تطهیر» و مقصود خداوند متعال از «اهلبیت» بدین ترتیب است:
الف) مقصود خداوند از «اهلبیت» فقط همان چهار نفر (حضرت علی و فاطمه و حسنین(ع)) یا آن چهار نفر به ضمیمه شخص رسول خدا(ص) میباشد.
و کسانی که این نظر را عرضه کرده و «اهلبیت» را منحصر در آن بزرگان دانستهاند به قدری زیاد هستند که احاطه بر تمام اقوال و کتابهای آنها کاری است بسیار مشکل و در عین حال این کار سنگین را جمعی از اعاظم عالمان و محدّثان انجام داده و اقوال مختلف را با ذکر سند و نام کتاب و حتی شماره صفحه آن کتاب جمعآوری فرموده و ما در این جزوه مختصر گوشهای از کار پر زحمت برخی از آن محققان بزرگ را ارائه میکنیم:
1- مرحوم آیت الله العظمی آقای حاج سید شهاب الدین مرعشی نجفی در کتاب «احقاق الحق» حدود هفتاد و پنج نفر از بزرگان اهل سنّت را نام میبرند که در کتابهای خود نظر فوق را تأیید نموده، ایشان نام کتاب و شماره صفحه آن را نیز ذکر فرمودهاند، جالب این است که بعضی از آن افرادی که نام آنها ذکر شده در موارد مختلف و کتابهای گوناگون خودشان این نظر را تکرار نموده، که اگر همه آنها را در نظر بگیریم، سند اقوال دانشمندان اهل سنّت که در این کتاب، نامشان گفته شده، شاید به بیش از دو برابر آن رقم یعنی یکصد و پنجاه مورد برسد.[1]
۲- «حافظ کبیر ابوالقاسم حسکانی حنفی نیشابوری» از دانشمندان قرن پنجم در کتاب «شواهد التنزیل» حدود یکصد و چهل حدیث از راویان مختلف در این زمینه نقل کرده که در صفحات گذشته بدان اشاره شد.
۳- «جلال الدین سیوطی» در تفسیر «الدرّ المنثور» بیست روایت از طرق مختلف نقل کرده است.
این گوشهای از نظرات و سخنان علماء و مفسّران اهل سنّت است و از سوی دیگر مفسّران و محدّثان شیعه همگی بر این قول اتفاق نظر دارند و کلمه «اهلبیت» را در آیه شریفه خلاصه و منحصر در آن پنج نفر یا چهار نفر میدانند و اگر اقوال و نظرات این عزیزان را بر نظرات دانشمندان اهل سنّت ضمیمه کرده و بخواهیم شماره کنیم بدون تردید قابل شمارش نیست.
ب) دومین نظری که در این مورد ارائه شده است این است که:
همسران رسول خدا و آن چهار نفر همگی جزء «اهلبیت» بوده و این آیه در مقام بیان فضائل همسران نیز هست، کسانی که این نظر را ارائه کردهاند از مفسّران اهل سنّت بوده و تعداد آنان در برابر گروه اول بسیار ناچیز و اندک است از کسانی که این نظر را ارائه کردهاند «فضل بن روزبهان» دانشمند سنّی است که بر رد علامه بزرگوار، «علامه حلی» در باب فضائل «اهلبیت» کتاب نوشته و تلاش دارد بسیاری از فضائل آن عزیزان را رد کند و چنانچه ملاحظه فرمودید در صفحات گذشته نظر ایشان را بیان کردیم.
یکی دیگر از کسانی که این نظر را دارند، «فخر رازی» است که در تفسیر خود در ذیل آیه مبارکه «تطهیر» چنین میگوید:
در این که مقصود از «اهلبیت» در آیه چه کسانی هستند، گفتهها مختلف است، ولی بهتر آن است که گفته شود منظور از «اهلبیت» فرزندان و همسران رسول خدایند و حسن و حسین از آنها هستند و همچنین علی نیز از اهلبیت است به خاطر معاشرت زیادی که با خانه پیامبر داشته و همیشه ملازم و همراه پیامبر بوده است.[2]
ج) سومین نظر در مورد «اهلبیت» این است که، این آیه مبارکه مخصوص همسران رسول خدا است و مقصود از «اهلبیت» هم آنهایند.
گوینده این قول: بنا به فرموده صاحب مجمع البیان و دیگران «عكرمه» است. مرحوم مظفر در این مورد چنین میفرماید:
تنها کسی که با اختصاص آیه به آن پنج نفر مخالف است «عكرمه» و «مقاتل» و کسی نظیر آنهاست، از کسانی که حتی اهل سنّت نیز به گفته آنها اعتنایی ندارند، زیرا گفته یک مفسّر وقتی قابل اهمیّت است که مستند به فرمایشی از رسول خدا یا یکی از اصحاب آن حضرت که سخن او مورد قبول است بوده باشد.
و از طرفی «عکرمه» فردی است، دروغگو و خارجی.
«مرحوم مظفر» در جلد اول «دلائل الصدق» در معرفی «عکرمه» میفرماید: «عکرمه بربری» غلام ابن عبّاس است، «ابن مسیّب» و «ابن عمر» و «یحیی بن سعید» او را دروغگو دانستهاند. نزد «ایّوب» از عکرمه یاد شد، درباره او گفتند: نماز را درست نمیداند، «ایوب» گفت مگر او نماز میخواند؟
و سپس گفتههای بزرگان را درباره او نقل میکند که گفتهاند از «خوارج» است و از افرادی است که «خوارج» مغرب، هر چه دارند از او گرفتهاند و حتی از قول «حماد بن زید» نقل میکند که در آخرین روز زندگی خود گفت: مطلبی را به شما بگویم که تا به حال نگفتهام، چون میترسم به ملاقات خداوند بروم و آن مطلب را به شما نگویم، شنیدم از «ایّوب» که از «عكرمه» سخن میگفت که عکرمه گفته است این که خداوند آیات متشابه را در قرآن آورده است، هدفش گمراه کردن مردم است و... مطالب دیگری که در مجموع غیر مطمئن بودن و دروغگو بودن، «خارجی» بودن او را ثابت میکند.[3]
فرد دیگری که این نظر از او نقل شده «مقاتل» است که او نیز کذّاب معرفی شده، تا آن جا که «نسائی» میگوید: دروغگویانی که معروفند احادیثی را به دروغ به رسول خدا نسبت دادهاند چهار نفرند و از جمله آنها «مقاتل» است و او کسی است که تفسیر قرآن را از یهود و مسیحیت گرفته و در جسارت به مقدّسات به حدی بود که پشتش را به قبله تکیه داده و گفت:
«سَلُونِی عَمَّا دُونَ العَرشِ»، «از عرش به پایین از هر چه میخواهید از من بپرسید.»
از او پرسیدند جهاز هاضمه مورچه در جلو قرار گرفته یا در عقب او؟ نتوانست جواب دهد. دوباره پرسیدند؛ وقتی حضرت آدم اعمال حج را انجام داد چه کسی سر او را تراشید؟ همچنان گنگ و گمراه باقی ماند.
کتاب «میزان الاعتدال» و «تهذیب التهذیب» و «وفیات الاعیان» که در علم رجال و معرفی راویان است از این گونه مطالب درباره او زیاد دارد.[4]
نکته جالب آن است که «عکرمه» یا «مقاتل» میگویند: آیه «تطهیر» همچون آیات قبل و بعد آن مخصوص همسران رسول خدا است در حالی که دو نفر از همسران آن حضرت که راوی حدیث هستند و جریان نزول آیه مبارکه را و اختصاص آن را به آن چهار نفر از رسول خدا نقل کردهاند، یعنی «امسلمه» و «عایشه» هیچ کدام چنین ادعایی ندارند و بلکه در گزارش مکرری که از «ام سلمه» در این زمینه نقل شده، نکاتی دارد از قبیل این که: «من عبا را برداشتم تا در جمع آنها داخل شوم و پیامبر عبا را از من گرفته و مرا راه ندادند» و همچنین روایتی که از عایشه نقل شده در مقام بیان فضائل اهلبیت، کوچکترین اشارهای به آن نشده است.
و اگر بعد از زمان رسول خدا افراد متعصب و دشمن اهلبیت همچون «خوارج» مطلبی را به دروغ در این مورد به رسول خدا یا دیگری نسبت دادهاند، بزرگان از علماء اهل سنّت و شیعه، ضعف و سستی سخن آنها را ثابت کرده و بدین ترتیب، نظر سوم به طور کلی از درجه اعتبار ساقط است، میماند نظر دوم که افرادی مثل فخررازی عرضه کردهاند (که آیه مبارکه شامل همسران و هم شامل آن چهار نفر میشود) این نظر نیز در برابر انبوه احادیث و روایات زیادی که از طریق راویان متعدد نقل شده (که بیان کننده نظر اول است) به قدری ناچیز و اندک است که هیچ انسان منصفی حاضر نیست آن همه سند و مدارک را رها کرده و این قول را با این که تعداد افرادی که آن را نقل کردهاند بسیار کم است و همچنین شواهد زیادی که از خود جریان و سخن بزرگان علم تفسیر و حدیث بر رد آن ها وجود دارد، بپذیرد.
نتیجه این که: بر اساس گفتههای زیاد و احادیث متعدد و شواهدی که در خود آیه مبارکه وجود دارد، منظور از «اهلبیت» منحصرا حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین(ع) هستند و با توجه به این که این چهار نفر به عنوان خانواده پیامبر و ارتباط و اتصال ناگسستنی به آن حضرت چنین فضیلتی را دریافت داشتهاند، به طریق اولی خود وجود مقدّس رسول خدا نیز دارای این فضیلت میباشد.
و اعتقاد ما در برداشت از این آیه شریفه با استفاده از نظرات مفسّرین عالیقدر، که بسیاری از آنها از اهل سنّت هستند، بدان گونه است که «مرحوم طبرسی» در تفسیر «مجمع البیان» میفرماید:
شیعه استدلال کرده به اختصاص آیه به همین پنج وجود مقدّس بدین ترتیب که گفتهاند: کلمه «انّما» در اول آیه، آنچه را که بعد از «انّما» آمده ثابت میکند و غیر آن را نفی مینماید، مثلاً اگر کسی بگوید: «انَّمَا لَکَ عِندِی دِرهَمٌ» فقط برای تو در نزد من یک درهم است یا بگوید: «انّما فّی الدارّ زَیدٌ» فقط زید در خانه است، معنی عبارت اول این است که در نزد گوینده جز یک درهم چیز دیگری نیست و معنی عبارت دوم آن است که در خانه غیر از زید کسی وجود ندارد و اگر این نکته پذیرفته شود، پس «اراده» خداوند که در آیه آمده است از دو حال بیرون نیست یا مقصود از این اراده، اراده محضه است بدون این که چیزی و خدا را مقیّد و مخصوص سازد. یا مقصود از اراده، ارادهای است که به دنبال آن تطهیر و از بین بردن «رجس» باشد، صورت اول که درست نیست زیرا خداوند از هر فرد مکلّفی چنین چیزی را خواسته است (خواسته خداوند این است که هر فردی که به سن تکلیف میرسد گناه نکند) پس این گونه خواستن فضیلتی برای «اهلبیت» نیست، و از طرفی میدانیم این آیه به عنوان مدح و بزرگداشت «اهلبیت» آمده و اگر اراده مطلق باشد، مدح آنان نیست، پس میماند صورت دوم که اراده خداوند چنین تعلق گرفته که از «اهلبیت» هرگونه پلیدی را ببرد و آنان را به گونه خاصی تطهیر نماید. اگر چنین ارادهای را از خداوند در این مورد ثابت کردیم، در نتیجه افرادی که در این آیه مورد نظر هستند معصوم خواهند بود و عصمت و مصونیّت آنان از هر گونه شرک و کفر و گناه و زشتی ثابت میشود.
و نکته دیگری که از این به استفاده میکنیم این است که غیر از «اهلبیت» که عصمت آنها به دلیل این آیه ثابت شده، افرادی دیگر از مسلمانها را نمیتوان گفت به طور قطع و یقین معصوم هستند.[5]
خودآزمایی:
1- نظر فخر رازی در تفسیر آیه تطهیر چیست؟
2- مرحوم طبرسی در مجمعالبیان آیه تطهیر را چگونه شرح میدهد؟
پینوشتها:
[1] احقاق الحق ، ج 2 ، ص 502 به بعد.
[2] رازی ، تفسیر کبیر ، ج 25 ، ص 209
[3] دلائل الصدق ، ج 1 ، ص 98.
[4] دلائل الصدق ، ج 2 ، ص 105.
[5] طبرسی ، مجمع البیان ، ج 4 ، ص 357.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت